چنین گفت

بیشتر

انسان کلبهٔ کوچک خوشبختی خویش را در کنار توده‌ای از برف و دهانهٔ آتشفشانِ دنیا بنا کرده‌است.—نیچه
بدینگونه اسلام در سراسر حوزهٔ نفوذ خود «من اندیشنده» را ممتنع می‌کند. منشأ تمام کشمکش‌های ذهنی تاریخ اسلامی ما اختلاف نظر در حیطهٔ اسلام بر سر اسلام است نه اختلاف با اسلام، رویارویی با آن که هیچ. فقها، متکلمان حکما، عرفا و «فیسلوفان» ما سربه‌سر به سود اسلام موحد محمدی بوده‌اند، حتی در ضدیت با هم. —آرامش دوستدار
اینگونه خظاهای شالوده‌ریز را به بهترین استعدادهای سراسر تاریخ فرهنگ اسلامی‌مان -به ناصرخسرو، به ابن‌سینا و چند تن دیگر که آنچه می‌دانستند و بر آن به خوبی احاطه داشته‌اند، برای پی‌ریزی این فرهنگ کاملاً مهم بوده- قطعاً نمی‌توان بخشید. اما به همین نسبت هیچ خطایی، هراندازه هم بزرگ، نمی‌تواند از ما پسینیان آنان در فرهنگ‌ورزی‌مان سرزند که در خور اعتنا و جدی گرفتنی باشد!—آرامش دوستدار
حالا برسیم به دومین دلیل رازی در نفی ابداع، یعنی در نفیِ ابداع ارادی. این نوع ابداع معنایی جز این ندارد که خدا هنگامی قصد آفریدن جهان را بکند و به این قصد تحقق بخشد. نخستین مشکلی که پیش می‌آید و ممکن است برای کسانی و به هر سان برای همهٔ مؤمنان دین‌های سامی «نامعقول» یا حتی مهمل بنماید، این است که چرا خدا «آن زمان» که اراده به آفرینش جهان کرده «آن را» آفریده است! —آرامش دوستدار
این میان، خوانندگانی که در فرهنگ اسلامی غوطه زده‌اند و پرورده شده‌اند، سخن کسی چون ناصرخسرو را یقیناً حمل بر تأیید دید خود می‌کنند و بیشتر در این فرهنگ دینی غرق می‌شوند. و خوانندگانی که غوطه نزده پروردهٔ فرهنگ اسلامی‌اند و طبعاً به این حال آگاه نیستند، از ناصرخسرو می‌آموزند که ابداع چیست و یافتن راه حل برای این معضل مهم چگونه نَفَس فکری فیلسوفان را بریده است!—آرامش دوستدار
در این رویداد فرهنگی مسلط هیچگاه کسی نکوشیده از این دیوار چین که اسلام در ما و بر گِرد ما کشیده برای تنفس هوایی نامسموم بالا رود، بی‌آنکه نگهبانان سوگند خوردهٔ این دیوار قدسی، اعم از شمشیرکش و روحانی و فرهنگی، نه فقط پا بلکه سر او را قلم کرده باشند.—آرامش دوستدار
فرهنگ ما، از آنجا که آدمی خود را با ارعاب و تخدیر مطیع و منقاد بار آورده، در برابر ما مصونیت ذاتی دارد—آرامش دوستدار
متأسفانه ما شادی را بد معنا می‎کنیم و این از بدی‎های بزرگ روز عید نوروز تا سیزده بدر است، روز سیزده بدر که اشتباه است و در آن گناهان بسیاری می‎شود، دید و بازدیدمان که گناه شده است، آن تجمل‎گرایی‎ها و غیبت‎ها و تهمت‎ها و شادی‎ها و اختلاط زن و مرد به عنوان شادی گرفته شده اما این‎ها جهنم است.—حسین مظاهری، رئیس حوزه علمیه اصفهان
اشخاصی که ترقه های پر سر و صدا در خیابان پرتاب می کنند... باید در روز قیامت پاسخگوی اعمال خود باشند.—آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی
دست آوردن آزادی نه انقلاب میخواد، نه مبارزه و جنگ میخواد، آزادی حتا تظاهرات هم نمیخواد، آزادی لیاقت میخواد!—افشین در فیسبوک
هیچ دینی را نمی‌توان لیبرالیزه یا دموکراتیزه کرد ‏چرا که دیگر دین نخواهد بود. اما پیروان یک دین ‏همواره و همه جا ظرفیت آزاده بودن (در سده‌های ‏گذشته) و لیبرال و دمکرات شدن (در جهان امروز) را ‏دارند.—‎راینر هرمان
هر كس مسلمانى را روغن مالى كند خداوند او را به هر مويى ، در قيامت نورى بخشد. (حضرت صادق علیه السلام)—مکارم الاخلاق
در آخرین سه شنبه سال بنا به یک سنت غلط مراسم بازی با آتش در شهرهای مختلف برگزار میشود—Mehr News
در مدارسِ عهد قجر معلم درس جديد را بر پايهٔ توان دانش آموز ارائه مي‏کرد؛ ارزشيابي شاگردان هم در دو مرحله انجام مي‏گرفت؛ يک مرحله ارزشيابي تدريجي که شامل درس پرسيدن روزانه يا هر چند روز يک بار بود و ارزشيابي نهايي هم در پايان يک کتاب يا دوره آموزشي انجام مي‌شد. —امتحانات مدارس در عهد قجر
مردم هر جای دنیا ممکن است که به یک چیز و یا حقیقتی پایبند باشند مگر اینجا که مسابقه پستی و رذالت را میدهند.—صادق هدایت (حاجی آقا)
“من اگر مزاحم مسئولان جشنواره شدم و به خاطر احساساتم برای آن‌ها مشکلاتی پیش آمد و یک لحظه حرف‌هایی زدم که از منطق خارج شد عذرخواهی می‌کنم اما نظام جمهوری اسلامی در دنیا تثبیت شده است و همه در مقابل قدرت آن سر تعظیم فرود آورده‌اند.”—سعید راد: عذرخواهی
روزی دو نفر در جنگل قدم می زدند، ناگهان شیری در مقابل آنها ظاهر شد. یکی از آنها سریع کفش ورزشی اش را از کوله پشتی بیرون آورد و پوشید. دیگری گفت بی جهت آماده نشو هیچ انسانی نمی تواند از شیر سریعتر بدود. مرد اول به دومی گفت: قرار نیست از شیر سریعتر بدوم، کافیست از تو سریعتر بدوم. —ناشناس، در مورد مدیریت بحران
«اگر روزی فرا برسد که زن، نه از سر ضعف، که با قدرت عشق بورزد... دوست داشتن برای او نیز، همچون مرد، سرچشمه ی زندگی خواهد بود و نه خطری مرگبار.»—سیمونه دو بووار
"- من از این مردم این را فهمیده ام که خاموشی شان را نباید نشانه ی باورشان به حساب آورد... همه چیز را می بینند و همه حرفی را با سکوت گوش می کنند و سر و گوش می جنبانند . آنها فکر می کنند که فقط امام ها و معصوم ها بودند که به راه رضای خدا کار می کرده اند و درباره ی مردم نیت خیر داشته اند...اگر به حرفهایت گوش هم دادند نباید باورت بشود که حرفهایت باورشان شده. - مطلب این که حرف ، باد است . اما فکر ، آتش است. آتش را باید اول گیراند باد خودش به آن دامن می زند..."— "کلیدر محمود دولت آبادی"
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت: ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت. گل بخندید که از راست نرنجیم ولی هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت.—حافظ

بیشتر